{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
کادر درمانی
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲۱
۱۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
medical staff
۹
۳
[توسط کاربر]
[روانشناسی و پزشکی]
کادر درمان
۱۰
۴
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
Healthcare Workers
۵
۳
[توسط کاربر]
[... عمومی ...]
کادر پزشکی
۰
۲
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
الطاقم الطبي
معنی کادر درمانی, معنی کادر درمانی, معنی lاbc bckاjd, معنی اصطلاح کادر درمانی, معادل کادر درمانی, کادر درمانی چی میشه؟, کادر درمانی یعنی چی؟, کادر درمانی synonym, کادر درمانی definition,
معنی روش شبکه بولتزمن
,
ترجمه روش شبکه بولتزمن
به انگلیسی,
معنی دایره، حیطه، پرگار، قطب نما (.n &.iv &.tv &.vda &.jda) تدبیر کردن، نقشه کشیدن اختراع کردن، دور زدن، مدار چیزی راکامل نمودن باقطب نماتعیین، جهت کردن، محصور کردن، محدود کردن فهمیدن، درک کردن، گرد، مدور (.n) حدود وثغور، حوزه
,
ترجمه دایره، حیطه، پرگار، قطب نما (.n &.iv &.tv &.vda &.jda) تدبیر کردن، نقشه کشیدن اختراع کردن، دور زدن، مدار چیزی راکامل نمودن باقطب نماتعیین، جهت کردن، محصور کردن، محدود کردن فهمیدن، درک کردن، گرد، مدور (.n) حدود وثغور، حوزه
به انگلیسی,
معنی hair loss
,
ترجمه hair loss
به فارسی,
معنی measurement
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی